معمولا مدعیان حقوق بشر در ایران اپوزسیون هستند و اکثریت قریب به اتفاق اینان، وقتی صحبت از مسئله ملی یا قومی - یا هر عنوانی که آنها دوست دارند این مسئله را به آن معنون کنند – میشود همه تقصیرات را به گردن جمهوری اسلامی بیاندازند. بیشبهه بیتفاوتی جمهوری اسلامی در این زمینه راه را برای فرافکنی آنها باز گذاشته است اما نگارنده معتقد است که اگر روزی جمهوری اسلامی بخواهد حقوق اقوام ایرانی را بخصوص در حیطه رسمی شدن زبان و ادبیات آنها در رسانهها و مراکز آموزشی اعطا کند نخستین منتقدان این اعطای حق همین حضرات اپوزیسیون خواهند بود. نمونه کوچک آن اعتراض پرویز ورجاوند به زمزمه اجرای اصل ۱۵ قانون اساسی در زمان آقای خاتمی است.
آیا راهی برای نشان دادن حسن نیت وجود دارد؟
راست اینکه اکنون همه امکانات در دست حکومت نیست و چه بسا امکاناتی در دست اپوزسیون باشد که حکومت از آن محروم باشد. سخن من اینست که اپوزسیون با این امکاناتی که در دست دارد چه کاری برای اعطای حقوق ترکهای ایران و سایر ملیتها یا قومیتها انجام داده است. صدها سایت و دهها شبکه ماهوارهای و هزاران وبلاگ و همچنین نشریات متعدد و جورواجوری که در کشورهای دیگر منتشر میکنند و جلسات متعدد ادبی – فرهنگی و ... که در خارج از ایران توسط این تشکلها و سازمانها برگزار میشود، چه سهمی برای زبان و ادبیات ما قائل شده است؟
چرا سایتهای آنها بخش ترکی ندارد؟ چرا شبکههای ماهوارهای آنها برنامههای ترکی پخش نمیکنند؟
چرا در نشریات آنها مطلبی به زبان ترکی وجود ندارد و همین طور سایر زبانهای ایرانی؟
همانگونه که میبینید فرافکنی، و مقصر جلوه دادن حکومت به مثابه سپری است که این سازمانها و تشکلها در پشت سر آن پنهان شدهاند.
البته این انتقاد به احزاب و سازمانهای داخلی نیز که در این زمینه ادعاهایی دارند وارد است. چرا سایت نهضت آزادی، یا سایت ادوارو تشکلهای دیگر بخش ترکی و کردی و ...ندارند؟
اگر این گروهها واقعا معتقد به حقوق بشر هستند و حقوق ترکها و کردها و بلوچها و عربها و ترکمنها و... را به رسمیت میشناسند به اصطلاح سنگ مفت گنجشک مفت، ازهمین روزهای آینده این حق را در چارچوب امکانات حود اعطا کنند و اگر نه «به کناری بروند که آفتاب بتابد».