a.roozbeh@radiozamaneh.com
«هر کس حق آزادی و امنیت فردی دارد. هیچکس نباید تحت بازداشت و یا دستگیری خودسرانه قرار گیرد. هیچکس نباید از آزادی خود محروم شود؛ مگر در صورتی که قانون و مقررات آئین دادرسی حکم کند»
(بند اول ماده ۹ کنوانسیون بین المللی حقوق مدنی و سیاسی)
پیش از این دانشجویان و فعالان دیگری نیز در تبریز دستگیر شده بودند که تا به حال از وضعیت هیچکدام از آنها اطلاعی در دست نیست.
سجاد رادمهر، عضو سابق انجمن اسلامی دانشکده فنی، آیدین خواجهای و فراز زهتاب از اعضای انجمن اسلامی دانشکده علوم انسانی، سه دانشجوی دانشگاه تبریز، به همراه مهندس داریوش حاتمی، شهناز غلامی و افسر وظیفه و برادرش از این جمله افراد بودند. برخی از آنها نیز سوابقی در محکومیت قبلی نیز داشتند.
در سالهای گذشته تولد بابک خرمدین در قلعه بابک یکی از عمده دلایل دستگیریها بود؛ اما این روند رو به افزایش گذاشت و فقط محدود به این مراسم نشد.
بنا به گزارش کمیته دفاع از زندانیان سیاسی آذربایجان (آسمک) هماکنون نزدیک به ۴۰ فعال هویتطلب ترک در زندانهای ایران به سر میبرند.
اما برخی دیگر از هویتطلبان آذربایجانی مانند «انجمن حقوقی آذیاسا» این نحوه برخورد با فعالان ترک را محدود به این دوره نمیدانند و در زمان حکومت پهلوی هم اشاره میکنند که وجود داشته است.
اینک برخی مواردی که این هویت طلبان به آن اعتراض دارند، عبارت است از رد صلاحیتهای شغلی و تحصیلی، دستگیری، بازجویی فعالان هویتطلب آذربایجانی از جمله موارد زیر:
رد صلاحیت شغلی حسین اقبالی کویچ (عضو هیأت مؤسس مجمع دانشگاهیان آذربایجانی) از اشتغال به دبیری در آموزش و پرورش، همچنین رد صلاحیت حمید والایی (نویسنده و فعال حقوق بشر آذربایجانی) از اشتغال به وکالت و ممنوعیت صدور پروانه وکالت برای وی از طرف کانون وکلای تبریز.
دستگیری برخی دانشجویان هویتطلب آذربایجانی منجمله بازداشت شش تن از دانشجویان دانشگاه تبریز: آیدین خواجهای، فراز زهتاب، سجاد رادمهر، امیر مردانی، منصور امینیان، مقصود عهدی و مجید ماکوییزاد در دانشگاه مالک اشتر اصفهان.
دستگیری فعالان هویتطلب آذربایجانی داریوش حاتمی افسر وظیفه ارتش و از فعالین سابق دانشجویی و احمد حسینپور و بازداشت فعالان آذربایجانی در تهران در مهمانی افطاری.»
اگر چه به نظر میآید بنا بر اظهار تمامی کسانی که من با آنها گفت و گو کردم، آذریهای ایران به دنبال هویت و نه جدایی و استقلال هستند، اما به قول یکی از این فعالان، دولت جمهوری اسلامی بنا بر اطلاعات نادرست برخی افراد، دچار کجفهمی نسبت به این اعتراضها شده است.
آنها اظهار میکنند دولت باید تفاوتی بین درخواست حقوق حقه شهروندی که میخواهد در کشور ایران با هویت خود زندگی کند و جداییطلبان، قائل شود.
در همین مورد هم با دو نفر گفت و گو کردم. ابتدا مصاحبه با وحید قرهباغی (واحید قاراباغلی)، سخنگوی انجمن دفاع از زندانیان سیاسی آذربایجان (آداپ) از نظرتان میگذرد.
۲۰ تن از فعالان هویت طلب آذری دستگیر شدند. دیدگاه شما در مورد این دستگیری چیست؟
دستگیری اخیر ۲۰ آذربایجانی در مراسم افطاری در تهران، نقض آشکار حقوق بشر است. چون آنها تنها به خاطر تفکر خود بازداشت شدهاند.
تفکری که مبنای فعالیتهایشان قرار دارد، فعالیتهایی در راستای حقوق مردم آذربایجان در ایران، مثل تحصیل به زبان مادری، به رسمیت شناختن زبان ترکی، رفع تبعیضهای اقتصادی مثل اختلاف در اختصاص بودجه در مقایسه با مناطق فارسنشین.
آنها معتقدند که درخواستهایشان در چهارچوب قانون است و در قانون اساسی جمهوری اسلامی هم آمده است. مثل اصل ۱۵ قانون اساسی که تدریس زبانهای دیگر قومیتها را در ایران آزاد قلمداد کرده است.
اما با وجود آنکه ۳۰ سال از انقلاب ایران میگذرد، اما هنوز این قوانین به اجرا در نیامده است.
متأسفانه حاکمیت همواره در مقابل این خواستهها و مطالبات، عکسالعمل سرد نشان داده است و آنها را با ایراد اتهاماتی از قبیل تجزیهطلبی، پانترکیسم و اقدام علیه امنیت ملی بازداشت کرده است.
بازداشت اخیر بیش از ۲۰ نفر از روزنامهنگاران و فعالان این عرصه هم در این راستا است.
ضمن آنکه افراد دستگیر شده روشنفکرانی بودند که قایل به حل مسائل و مشکلات به شکل بحث و گفت و گو بودند. توجه به سابقهی این افراد هم نشان میدهد که آنان مؤلف چندین کتاب، مدیر مسئول مجلات و فعالین مدنی هستند که طبق قوانین جمهوری اسلامی مشغول فعالیت بودند.
به نظر من اتهاماتی که به این افراد وارد میشود، به کلی غیر قابل قبول است چون تمام فعالیتهای این افراد، شفاف و در چهارچوب قانون اساسی بوده است.
آیا وقتی ما در مورد هویتطلبان آذربایجان صحبت میکنیم به معنای این است که خواستههای آنان تقاضایی برای جدایی و هویتی مستقل از ایران است؟
تمام فعالیتهای آنان در چهارچوب حدود مرزی ایران است و آنان خواستهای چون جدایی از ایران ندارند. خواست آنان این است که به عنوان یک آذربایجانی، هویت آنان به رسمیت شناخته شود. آنان در روزنامهها، تلویزیون و رسانهها تحقیر نشوند. ادبیات، زبان و فرهنگ آذری گسترش یابد.
اما حاکمیت نه تنها تلاشی در این راستا ندارد، بلکه در راه امحا و نابودی آن فعالیت میکند و با علاقهمندان به این قبیل مسائل برخوردی اینگونه دارد.
در همین رابطه با وجیهه فکور، همسر علیرضا صرافی، مدیر نشریهی توقیفشدهی دیلماج که در بین بازداشتشدگان است، گفت وگو کردم:
آقای علیرضا صرافی چه طور دستگیر شد؟
همسر من به یک مهمانی افطار دعوت بود. البته خانوادگی دعوت شده بودیم که متاسفانه برای من و بچههایم برنامهای پیش آمد که نتوانستیم برویم. اما همسر من در آن مراسم افطار که با حضور جمعی از نویسندگان و شاعران برپا شده بود، دستگیر شد.
مطلع هستید دلیل بازداشت آقای صرافی چه بوده؟
ایشان از چهرههای شناختهشدهی فرهنگی و ادبی در کشور هستند. مدیر مسئول نشریهی توقیف شدهی دیلماج بودند و سالیان سال است که در زمینهی فرهنگی کار میکنند.
هیچ دلیل خاصی برای دستگیری ایشان نبوده است. من هم تازه روز دوشنبه فهمیدم که محل نگهداریشان زندان اوین است. اما تا این لحظه به ما نگفتهاند که دلیل دستگیریشان چه بوده است.
آیا آقای علیرضا صرافی از هویتطلبان آذربایجان هستند؟
گفتم که ایشان سالهاست در زمینهی فرهنگ، ادبیات فلکور آذربایجان فعالیت دارند. هر کار کردهاند، مقاله نوشتهاند و در سمینارهای مختلف شرکت کردهاند، به صورت علنی در سایتها، کتابها و نشریات مقالههایشان را ارایه دادهاند.
گفتید هیچ اطلاعی از سرنوشت آقای صراف ندارید؟
روز دوشنبه بعد از چندین بار حضور در دادگاه، به ما گفتند که ایشان در بند انفرادی زندان اوین به سر میبرند. اما ما هنوز نتوانستهایم هیچ تماس یا ملاقاتی با ایشان داشته باشیم.
آیا از سرنوشت دیگر افرادی که با همسرتان بازداشت شدهاند، مطلع هستید؟
چند نفرشان آزاد شدهاند؛ اما بقیه در زندان حضور دارند و گویا قبلاً هم شش نفر از زنان و کودکان آزاد شده بودند. اما فکر میکنم که هماکنون ۹ تا ۱۰ نفر در زندان حضور دارند.
وکیل گرفتهاید؟
من روز دوشنبه که در دادگاه حضور پیدا کرده بودم، گفتم که ما در صدد معرفی یک وکیل هستیم اما آقایی که خود را به عنوان مسئول این پرونده معرفی کرد گفت که وکیل نمیپذیرند.
همسر من در مراسم افطار بوده و چهرهی فرهنگی شناختهشدهای است. چرا ایشان باید در زندان باشند؟ به چه دلیل میگویند که این حضور در مراسم افطار نبوده و اقدام علیه امنیت ملی کشور به حساب میآید؟
من نمیدانم چگونه در مراسم افطار علیه منافع ملی اقدام میشود. آن هم در شرایطی که کودکان و خانمها هم در این مراسم حاضر بودهاند.
میتوانید به من بگویید که وقتی میگویید هویتطلبان آذربایجانی منظورتان چیست؟
ما مثل دیگر شهروندان حقوق برابر میخواهیم. میخواهیم بپذیرند که زبان ترکی هم یک زبان رسمی در کشور باشد. رادیو و تلویزیون، زبان ما را به مسخره نگیرد.
ما چیز زیادی نمیخواهیم؛ فقط دوست داریم در چهارچوب این کشور مقدس و عزیز، حقوق شهروندی ما هم رعایت شود.
ما یک کانال تلویزیون به زبان ترکی میخواهیم تا پدربزرگها و مادربزرگهایی که احیاناً زبان فارسی را به درستی متوجه نمیشوند، از اخبار و اطلاعات بیخبر نمانند.
جداییطلبی یا هویتطلبی؟ شما بین این دو تفاوت قائل هستید؟
بله، حتماً تفاوت وجود دارد. میتوانم در مورد همسرم و دیگرانی که میشناسم بگویم که تمام تلاششان این است که هویت آذربایجانیها محترم شناخته شود. آذربایجان از نظر اقتصادی رشد داشته باشد.
زمانی تبریز یکی از اولینها بود اما الان سطح آموزش و پرورش، اقتصاد، ایجاد شغل در کجا قرار دارد؟ چرا آذربایجان عقب نگه داشته شده است؟
خیر، این به معنای جداییطلبی نیست. ما میخواهیم در چهارچوب ایران عزیز هویت ترکهای کشور در زمینهی اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و هنری محترم شمرده شود.
http://radiozamaaneh.com/ardavan/2008/09/post_140.html