فعالان اجتماعی برابری خواه

سعیده اسلامی

مدرسه فمنیستی: سه سال پیش وقتی فعالان و هواداران جنبش زنان و ناراضیان از وضعیت نابرابر موجود از همه اقشار و گروهها ، در میدان هفت تیر تهران تجمع کردند، کسی فکر نمی کرد که یکی از همان زنان مجبور به تحمل سه سال حبس باشد، زنی که با هزاران امید و خواسته ، خود را از فومن به تهران رسانده بود تا از طریق تجمعی مسالمت آمیز خواسته های انسانی و عدالت گستر خود را به گوش مردم و مسئولین برساند.

آری، عالیه اقدام دوست که مانند صدها زن دیگر، تبعیض ناروا بر همنوعانش را می دید و با پوست و گوشت خود، تبعیض را لمس می کرد، در جستجوی بهبود شرایط و اصلاح امور، به تجمع پیوسته بود امروز در زندان اوین است. مسئولین اما ، راه دیگری در پیش گرفته اند و هر روز بر دامنه فشارها افزوده و محدودیت جدیدی خلق می کنند و شاید از این رهگذر می خواهند نارضایتی داخلی و فشار خارجی را کاهش دهند غافل از اینکه اگر پاسخی منطقی به این صداهای به اعتراض بلند شده ، داده نشود شکاف میان مردم و مسئولین عمیقتر خواهد شد.

شاید مسئولین زمانی صدای اعتراض مردم را بشنوند که بسیار دیر شده باشد. امید که چنین مباد و عقلای جامعه و حکومت با تدبیر و با احترام به نظر اکثریت شهروندان، اصلاح و کارآمدی را بپذیرند.

کمپین یک ملیون امضا نیز که در راستای همین خواسته ها شکل گرفت و به صورتی مدنی کار خود را آغاز کرد متاسفانه از تهدید و دستگیری و زندان بی بهره نماند و فعالانش هنوز در انتظار احکام سنگین و داغ و درفش نشسته اند.

وضعیت فعالین سایر حرکت های برابری طلب و آزادی خواه همچون هویت طلبان، معلمان، پرستاران، و نیز فعالان کارگری بعضا بسیار دل آزارتر از این هست. در آذربایجان جوانان متعهد آن مرز و بوم، شورمندانه و با جدیت کامل، احترام به فرهنگ و زبان ملی خود را طلب می کنند و حق برابر در آموزش و تحصیل و برخورداری از امکانات برابر فرهنگی در سراسر کشور را فریاد می زنند. شگفتا صدای آنان نه تنها در میان حاکمان بلکه حتی در میان روشنفکران مرکزنشین ، رسانه ها و فعالین دانشجویی که - خود را دیده بان جامعه مدنی می خوانند - نیز شنیده نمی شود و اگر حکومت اعتراض آنها را با زندان و تبعید پاسخ می گوید فعالان جامعه مدنی و ارباب جراید و رسانه ها و احزاب نیز با سکوت خود به همراهی و همدلی در تداوم نابرابری ادامه می دهند، و چنین است که عبدالله عباسی به جرم خواندن فاتحه، همسایه عالیه و ساکن اجباری اوین می شود و پنج جوان دیگر در اردبیل منتظر پنج سال حبس، در تبعبد می مانند.

آزادی و برابری، از حقوق جدایی ناپذیر و آرمان همه ما انسان ها از هر قوم و ملیت و زبان و جنسیت و مذهبی است، آن را پاس بداریم.

 
Free counter and web stats Savalansei Posts Feed